

همانطور که همگان میدانند، مجموع مصارف آب کشاورزی و حقآبه های زیست محیطی کشور در سنوات گذشته و حتی سال جاری، حدود ۱۴۴ میلیارد مترمکعب بوده است، اما اکنون دست اندرکاران تهیه و تدوین و تصویب نقشه راه آبی کشور در بند ۲ مصوب کرده اند:
"وزارت جهادکشاورزی در راستای عملیاتی نمودن سند ملی امنیت غذایی- مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی- موظف است، الگوی کشت بهینه سالیانه را در فصول زراعی مختلف، در مقیاس مناسب ارائه دهد.
بدین ترتیب از سال اول اجرای برنامه اول مصوب سال ۶۸ تا انقضای مدت برنامه پنجساله ششم ۱۴۰۲ که مدت زمانی حدود ۳۳ سال از آن می گذرد، هرچه قانونگذاران مقرر کرده اند و می کنند، عملاً هیچ دستاوردی نداشته و غالباً جامعه، با نتایج معکوس در "امنیت غذایی و توسعه روستاها و بستر حیات مواجه بوده است."
یا در اجرای برنامه ششم توسعه، کاهش ۱۱ میلیاردمترمکعبی مندرج در ماده ۳۵ پیش بینی شده بود که متأسفانه محقق نشد! و طبق جدول ۷ ماده ۳۷ برنامه هفتم، همچنین می بینیم وزارت جهادکشاورزی مکلف شده، سالانه یک کاهش 15 میلیاردمترمکعبی «حدود ۳۰ درصد» عدم برداشت از آبهای زیرزمینی را اعمال نماید!
در کشوری که میزان بارش، بدلیل تغییرات اقلیمی کاهش یافته است و پدیده های سیلخیزی، فرسایش خاک، ریزگردها، فرونشست زمین، تبخیر و تعرق و آلبیدو و... افزایش یافته است و بهره برداری مازاد بر توان اکولوژیک به کاهش پوشش گیاهی انجامیده و ضعف مدیریتی در بهبود وضعیت کنونی برجسته شده است، باید راهکار داده می شد و آبخیزداری بعنوان بهترین گزینه معرفی و مطالعات آن، در مناطق و استان های مختلف، انجام یا درحال انجام است و به حق بهترین راهکار هست، اما نه تنها همه مشکلات تولید دربخش کشاورزی را حل نمی کند بلکه خود طرح آبخیزداری نیز به نظر میرسد کامل نیست.
به نقل از یکی از اعضای فرهنگسان علوم کشور افزایش ۲ درجه دما در ایران، یعنی تبخیر و از دست دادن بیش از 27 میلیارد متر مکعب آب در کشور و لذا کاهش تهدیدات و معضلات زیستی و کاهش خسارات ناشی از خشکسالی ها و ازطرفی افزایش بهره وری آب، بدون دستیابی به موارد اشاره شده ذیل امکان پذیر نخواهد بود.
۱. کاهش تبخیر از میزان همین مقدار کم نزولات آسمانی.
۲ . کاهش تبخیر از میزان آب، حاصل از آبیاری مزارع و باغات.
۳. کاهش تبخیر از میزان همین نزولات کم در سطح دیمزارها.
۴. مقابله و کاهش اثرات مخرب آلبیدو .
۵. دستیابی به اهداف آبخیزداری.
۶. استحصال، نفوذ و ذخیره آب باران در زیرسطح.
و دستیابی سهل الوصول به همه این گزینه ها، تنها از طریق احداث و توسعه بادشکن ها، امکان پذیر است.
هیچ راهی جز راهکار بیولوژیک و احداث و توسعه بادشکن ها (توسط مردم بومی و بهره برداران) اطراف مزارع، باغات، دیمزارها و دامداری ها، مرغداری ها و کلاً روستاها و.... نداریم.

همانطورکه در تصویر ملاحظه می فرمایید، از دو طریق ورودی، یکی از طریق نزولات آسمانی و بارندگی ها و دوم از طریق آبیاری از هر منبع (قنوات و چاه ها و ... ) و با هر روش، آب به سر زمین، مزارع و باغات در دسترس ریشه گیاه قرار می گیرد.
اما همین رطوبت کم، ولی بسیار ارزشمند، حاصل از نزولات و یا آبیاری، به حداقل ۷ طریق، خیلی سریع از دسترس گیاه خارج می گردد. ازجمله:
۱. تبخیر
۲. تعرق
۳. فرونشست عمقی یا جاذبه
۴. صعود موئینگی
۵. جریانات زیرزمینی
۶. روانآب
۷. سایر فعل و انفعالات و عوامل درونی گیاه، (حجم دهی) نوع خاک، پدیده اسمز و ... سبب خروج رطوبت از منطقه ریزوسفر یا ریشه زایی می گردد.

با دانستن این موضوع، فرض بر این بگذاریم که بتوانیم تمام آبخیزهای کشور را در دو بخش سازه ای، گابیون ها و... نیز مهمتر از آن، بخش پوشش گیاهی یا مدیریت بیولوژیک حوزه آبخیز را با نهالکاری، اجرا و عملیاتی کنیم، به چه اهدافی و دست آوردهایی خواهیم رسید ؟ در پاسخ خواهیم گفت: علاوه بر افزایش پوشش گیاهی، جلوگیری از فرسایش خاک، حذف روان آبها و سیلاب و جلوگیری از هدررفت و تبخیر بارش ها و نزولات آسمانی و مهمتر ازهمه اینکه موفق شدیم تا نزولات، مدت زمان بیشتری در اختیار داشته باشند تا به زمین نفوذ نمایند و پس از مدتی موجب بالا آمدن سطح آب سفره های زیرزمینی در حوزه پایین دست آبخیز خواهند شد.
حال مجدداً فرض کنیم، چندسال گذشته و بنا بر کارایی سیستماتیک آبخیز- سطح آب های زیرزمینی (آب چاه و قنات در منطقه زیردست حوزه آبخیز) بالا آمده و کشاورزان، روستاییان و باغداران، خوشحال و راضی از این رویداد، می خواهند محصولات و کشت خود، اعم از مزرعه گندم، جو، ذرت و یا باغ خود را آبیاری کنند.
سوال اینجاست، پس از آبیاری مزارع و باغ ها، چه اتفاقی را شاهد هستیم؟
مگر نه اینکه (طبق مطالعات و تحقیقات سازمان های بین المللی، مؤسسه تحقیقات مناطق خشک و نیز مؤسسات تحقیقاتی) بیش از ۷۰ درصد آب (بخوانید ۹۰ درصد) آب حاصل از آبیاری یا حاصل از نزولات در اثر تغییر اقلیم، افزایش ۲ درجه دما، گرما و پدیده آلبیدو - تبخیر و از دسترس ریشه گیاه خارج و ازبین می رود.
یعنی تقریباً آبخیزداری ما، هزینه کرد چندساله و دستیابی به اهداف آبخیزداری، با کمترین دستاوردی همراه بوده و تقریباً با هیچ روبرو خواهیم بود. در این حالت هیچ نتیجه ای از آبخیزداری حاصل نگردیده که هیچ، زمان و بودجه ای گزاف نیز از دست داده ایم. پس همان بهتر که حوزه های آبخیز را بحال خود رها کنیم و بی دلیل هزینه نکنیم. مگر راهکاری باشد. آنهم راهکاری که با اجرای شعارگونه آبخیزداری، مقابله و از بعد علمی ما را به اهداف آبخیزداری برساند.
آری "با مدیریت از آبخیز تا جالیز" یعنی در گام اول، اجرای مدیریت بیولوژیک حوزه های آبخیز و مکمل آن، اجرای طرح بادشکن، پیرامون مزارع و باغات پایین دست حوزه، میتوان از تبخیر و هدررفت آب حاصل از آبیاری، جلوگیری نمود و از زحمات آبخیزداری بهره برد.
در واقع با اجرای طرح بادشکن اطراف باغ، مزارع و دیمزارهاست که طرح های آبخیزداری به عملکرد مطلوب خود می رسند.
یعنی بادشکن های اطراف مزارع و باغات در پایین دست حوزه، مکمل طرح های آبخیزداری هستند.
یعنی با اجرای طرح بادشکن اطراف مزارع و باغات و دیمزارهای زیردست حوزه آبخیز به اهداف آبخیزداری خواهیم رسید.
با اجرای طرح بادشکن، درست مصرف کردن آب، صرفه جویی مدبرانه آب در بخش کشاورزی، نه تنها وزارت جهادکشاورزی میتواند در عدم برداشت (حدود ۳۰ درصدی) از آبهای زیرزمینی به اهداف خود دست یابد، بلکه به پشتوانه این گزینه علمی و موفق می توان به امنیت غذایی کشور، توسعه روستاها و بستر حیات و احیای زیستگاه ها نیز یک گام نزدیکتر شد.
وحیدرضا شادفر- کارشناس ارشد منابع طبیعی


تصویری از یک بادشکن