به گزارش خبر حرفه ای از ایرنا، در ۵۰ سال گذشته تغییر اقلیم یا تغییر ذائقه زمین مشکلاتی از جمله افزایش دمای کره زمین ناشی از افزایش گازهای گلخانه ای، کاهش بارش ها، خشکسالی های پی در پی، سیلاب های ناگهانی، مشکلات اکوسیستم گیاهی و جانوری، کاهش منابع آبی، تبخیر، فرسایش خاکی، بادی و آبی، کانون های بحران، گردو خاک، گردو غبار، فرونشست زمین، افزایش آفات و بیماری ها و تغییر کاربری اراضی کشاورزی را در پی داشت به طوری که پدیده بیابانی شدن سرعت گرفته است.
با وجود اینکه بخشی از تغییرات اقلیمی ناشی از حوادث طبیعی است اما طی دو دهه اخیر فعالیت های انسانی تاثیر فزاینده ای براین موضوع داشته است.
تغییر اقلیم پدیده ای که در کل جهان رخ داده و به معنای وقوع تغییرات معنادار متغیرهای هواشناسی در بازههای زمانی طولانی و دگرگونی الگوهای آب و هوایی است که اغلب کشورهای دنیا به ویژه کشورهای حوزه خاورمیانه با آسیب های جدی روبرو هستند.
ناگفته نماند که پدیده تغییر اقلیم در برخی مناطق دنیا همچون شمال کانادا و روسیه حتی به نفعشان بوده زیرا با آب شدن یخ ها زمین های کشاورزی آنان توسعه یافته است.
با توجه به افزایش سرعت بیابانی شدن اراضی کشور، نگرانی هایی در خصوص پایان منابع آبی زیرزمینی و کاهش تولیدات کشاورزی در آینده نه چندان دور ایجاد شده که این نگرانی ها و راهکارهای مربوط به تغییرات اقلیم یکی از بزرگ ترین چالش هایی است که جهان امروز و ایران با آن روبرو است.
ایران با وجود تنوع اقلیمی به دلیل حضور در منطقه خشک و نیمه خشک جهان از این قاعده مستثنی نیست و اثرات این تغییرات به خصوص بر بخش کشاورزی که یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشور به شمار می آید، قابل توجه است.
طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۳ سطح اراضی کشاورزی به ۱۵.۴۳ میلیون هکتار رسیده که ۴۷ درصد آن اراضی دیم و ۳۳ درصد اراضی آبی است در حالی که طی سالهای گذشته ۱۸ میلیون هکتار از اراضی کشور را به خود اختصاص می داد.
بیش از ۴.۵ میلیون بهره بردار در اراضی کشاورزی فعالیت دارند که ۸۹ درصد کشاورزی کشور در مناطق روستایی و ۱۱ درصد مربوط به مناطق شهری است و سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۸.۳ درصد و ۲۷ درصد نیروی کار کشور را به خود اختصاص داده است.
حال با وجود اینکه ایران یکی از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و مواد غذایی است و در برخی تولیدات رتبه جهانی را به خود اختصاص داده است اما طی یکسال گذشته با میانگین افزایش دمای ۱.۵ درجه سانتیگراد و کاهش حدود ۴۵ درصدی بارندگی ها به ویژه در استان های مرکزی و جنوبی کشور روبرو است که همین امر باعث شده ایران به یکی از آسیب پذیرترین کشورها در برابر تغییرات اقلیمی تبدیل شود.
افزایش مساحت اراضی بیابانی و مشکل ریزگردها، استمرار خشکسالی ها در دهه های اخیر، تبخیر ۳ برابری منابع آبی، فرسایش ۳ برابری خاک نسبت به میانگین جهانی و تغییرکاربری های اراضی کشاورزی، وجود ۴۵۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز و ۱۴ میلیون هکتار سطوح بحرانی در ۲۲ استان کشور از معضلاتی است که طی دهه های اخیر آب و خاک ایران را تهدید می کند.
با توجه به پیش بینی کاهش ۵۰ درصدی منابع آبی در برخی مناطق کشور تا سال ۱۴۱۰ به طور قطع مدیریت منابع آبی، بکارگیری و نصب سامانه های نوین آبیاری، نصب سامانه های پایش رطوبت خاک و استفاده از پهپادها برای کاهش مصرف آب اثرگذار خواهد بود و می تواند کاهش ۳۵ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی را منجر شود.
پیش از این یکی از مسئولان سازمان منابع طبیعی کشور به دلیل تغییرات اقلیمی گفته بود که سالانه یک میلیون هکتار به اراضی بیابانی کشور اضافه می شود بنابراین ایران نیازمند اجرای عملیات آبخیزداری در ۹۰ میلیون هکتار عرصه طبیعی است که بخشی از عدم اجرای این فرایند به محدودیت اعتبارات باز می گردد.
تغییر اقلیم؛ زنگ خطر امنیت غذایی ایران را به صدا درآورد
تخریب منابع طبیعی و اراضی کشاورزی؛ زخمی که التیام نمی یابد
پیامدهای مستقیم تغییر الگوی بارش ها، تداوم خشکسالی ها، مدیریت نامناسب منابع آبی منجر به فرسایش ۱۶ تن خاک در هکتار در دشت ها، ۳۰ تن فرسایش در مناطق شیبدار سالانه و خشک شدن ۱.۲ میلیون هکتار از تالاب های ایران، کاهش ۱۴ درصدی پوشش جنگلی و اراضی کشاورزی شده که رقم قابل توجهی است.
البته در کنار چالش های مذکور در دهه های اخیر و ریسک بالا در بخش کشاورزی، رشد ۱۶.۸ درصدی محصولات باغی در پی توسعه کشت گلخانه ای، افزایش ۲۲ درصدی پرورش ماهی در پی توسعه آبزی پروری، رشد ۶.۵ درصدی محصولات زراعی در پی کشت بذور مقاوم و در بخش منابع طبیعی کاشت گیاهان بومی و گیاهان دارویی را می توان نام برد.
همچنین ایران ظرفیت تبدیل کشاورزی به موتور محرکه اقتصاد غیرنفتی را دارد که اجرای طرح های جامع مانند هاب علمی تغییر اقلیم، مدیریت منابع آبی، بکارگیری فناوری های نوین و هوشمند، ایجاد سامانههای جدید آبیاری و تکنولوژی های نوین، کشت محصولات مقاوم به خشکی، اصلاح الگوی کشت، عزم ملی و همکاری های بین المللی با سازمان هایی نظیر فائو را دارد که می تواند تاب آوری این بخش را افزایش دهد.